مروری بر نقاشی های دهه 40 و 50 شمسی “هادی هزاوه ای“
هادی هزاوه ای از پدیده های منحصر به فرد و غیرقابل توصیف دوران ماست، چه خودش و چه هنرش.
هزاوه ای انسان بی قراری است که خلق آثارش از خواست و زبان زمانه فاصله ای همیشگی دارد. آثار او پیش از زمان خود و بازتاب دهنده اندیشه هایی در نقد وضعیت بشری است.
درباره هنر او نمی توان با قطعیت سخن گفت. در برابر او و آثارش مبهوت می شویم، بهتی که همیشگی و دیرباز است.
پس از گذشت بیش از هشت دهه از زندگی و ۶۰ سال از زیست اجتماعی و هنری او، با ارجاع به دو متن که در دفتر یادبود نخستین نمایشگاه او در سال ۱۳۴۲ و نامه ای از دانشکده هنرهای زیبا آمده است، شاید بتوان کمی به شناخت هادی هزاوه ای نزدیک شد.
محمودرضا بهمن پور
“ازنظر تکنیک و جستجوی رنگ راه تازهای را پیدا کرده اید و این جالب است، در چهارچوب نقاشی باید به دنبال نقاشی بروید و کمتر به هنرهای تزئینی بپردازید”
آقای هزاوه ای دانشجوی رشته نقاشی
چون برای تهیه وچاپ کارت دعوت افتتاح نمایشگاه نقاشی خود مبلغی بدهکار می باشید و به علاوه اخیرا شیشه یکی از کلاس های درس را نیز شکسته اید، دستور داده شد تا پرداخت بدهی و پول شیشه از تحویل کارهای شما خودداری شود .
رئیس دانشکده هنرهای زیبا – هوشنگ سیحون
جمعه 20 مهر تا 4 آبان 1403
ساعت بازدید 4 الی 8 عصر
گالری آریا روزهای شنبه تعطیل است.
هنر خلاق، در جستوجوی راه خویش، هرگز تاریخ هنر را تکرار نمیکند. هادی هزاوهای فقط با نگرشی تاریخی، به هنر نوین خویش مینگرد. در هنر او، ساختار فوقانی، کل ساختار را پنهان نمیکند. تکتک عناصر بر مبنای خودشان استوارند. هرچیزی خود ــ آشکار است. مجسمهی او نشان میدهد که چگونه اجزای آن کنار هم گذاشته شدهاند و چرا؟
سیاوش ارمجانی
مینیاپولیس
۱۷نوامبر ۲۰۱۴
ترجمهی دکتر خسرو ریگی
- تهیه این آلبوم عکس و متن در سال 1346 ترفندی بود که مسئولان اداره فرهنگ از جمله معاون و وزیر را تحتتأثیر قرار دهد و مرا از آرادان که محل کار و زندگی من بود به تهران منتقل کنند.
- خلاصهای از کارهایم را در آرادان مانند تأسیس آزمایشگاه علوم طبیعی، برگزاری گردشهای علمی، جمعآوری فسیلها،گیاهان، استخوانبندی جانوران و تاکسیدرمی پرندگان را آوردم و همینطور اشارهای کردم به تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا و برپایی نمایشگاه هنریام.
- دفترچه را به علیاکبر صادقی و عباس کیارستمی نشان دادم و آنها از این کار خوششان آمد، تغییراتی دادند و صادقی صفحهآرایی و صحافی آنرا برعهده گرفت. دفتر را به دست وزیر و معاونان او رساندم و آنان را تحتتأثیر قرار داد و موجب شد تا خانم فرخرو پارسا، وزیر فرهنگ وقت دستور انتقال مرا به تهران بدهند.
- اتفاق مهمتر برای من بازدید وزیر از نمایشگاهم بود که پروژه نهایی دانشگاه هم به حساب میآمد. او با دستهای گل از فضای کاری که بهطور غیرمعمولی طراحی کرده بودم بازدید کرد. ورودی آن فضای لابیرنت مانندی بود و یک برج نسبتاً بلند و فضای تنگ و سنگلاخ شدهای که ورود به آن نیاز به خم شدن داشت. خانم دکتر پارسا از نمایشگاه خوشش آمد. امّا بسیاری از بازدیدکنندگان در دفتر یادبود نمایشگاه نوشته بودند که دسته گل داخل نمایشگاه یعنی همان گل خانم وزیر زیباتر از نقاشیها و کار من بوده است. خیلیها این نظر را تائید کردند.
- این است حکایت من در درست کردن این آلبوم.
هادی هزاوهای
مهر 1403