گارنیک درهاکوپیان «تصویر دوگانگی»
نمایشگاه آثار گارنیک درهاکوپیان با نام “تصاویر دوگانگی” در گالری آریا برپاست. در این نمایشگاه نقاشیهایی از دو دوره آثار این هنرمند شامل کارهای مشبک و طبیعت بیجان به نمایش درآمده است که طی سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۹ خلق شدهاند. درهاکوپیان در گفتوگو با هنرآنلاین درباره غیبت طولانی مدت خود در جامعه هنری گفت: من حدود 38 سال آثار خود را نمایش نداده بودم و قصدی هم برای این کار نداشتم. چهل سال در یک شرکت معماری به کار معماری داخلی میپرداختم و چندین سال هم تدریس کردم. تا اینکه چند سال پیش یکی از دوستان مرا به نمایشگاه خود دعوت کرد و آنجا اصرار زیادی برای این که من هم یک نمایشگاه برگزار کنم وجود داشت. سرانجام نظرات دوستان را پذیرفتم و این کار به مرحله نهایی رسید اما با توجه به اینکه تمایلی برای این کار نداشتم آن نمایشگاه را لغو کردم.
درهاکوپیان ادامه داد: پس از گذشت مدتی بار دیگر مدیر گالری آب انبار با من وارد گفتگو شد تا کتاب آثارم را چاپ کند و پس از آن مدیر گالری آریا به من گفت که روئین پاکباز نظر داده است که حتماً باید آثار خود را نمایش دهم و در فضای هنری حضور داشته باشم. با توجه به اینکه من و آقای پاکباز از زمان تالار قندریز با یکدیگر آشنا بودیم نظر ایشان را پذیرفتم و پس از سالها نخستین نمایشگاه خود را سه سال پیش به صورت همزمان در دو گالری آریا و ماه مهر برگزار کردم. پس از آن همکاری من با گالری آریا ادامه پیدا کرد و در رویدادهای مختلف مثل آرت دوبی آثارم را شرکت دادند و حالا بار دیگر نمایشگاه آثارم برپاست.
او درباره روی آوردن به استفاده از سیمان در نقاشیهای خود گفت: در آغاز فعالیت هنری خود انواع متریال را استفاده میکردم. بسیاری از کارهای قدیمیام که در کتاب آثارم نیز به چاپ رسیده است متعلق به دورههای مختلف هستند که با مواد متفاوت کار شدهاند. من هیچوقت نخواستم یکچیز را به دست آورم و آن را مدام ادامه دهم زیرا احساس میکنم این مسئله به معنای مرگ برای هنرمند است. همهچیز در دنیا در حال تغییر است و آدم باید خودش را با زمان تطبیق دهد، به همین دلیل من هم در دورههای مختلف مواد متفاوت را آزمودم. در آثار حجمی از فلزهای مختلف مانند آلومینیوم و مس استفاده کردم و در نقاشیها نخ، ماسه، انواع مختلف رنگ و… را با توجه به شرایط مختلف آزمودم و تجربیاتی کسب کردم.
درهاکوپیان با اشاره به اینکه از سال ۴۷ کار با سیمان را شروع کرده است، افزود: در آن زمان یک کار فرسک بسیار بزرگ برای مجلس شورای ملی بود که چند نفر روی آن کار میکردیم. همان زمان بود که فکر کردم میتوانم بعضی از آثار خود را با سیمان کار کنم و پس از آن دو سالی که در شیراز بودم با این ماده کار کردم. از سال ۵۱ که با معصومه سیحون آشنا شدم بیشتر کارهای من سیمانی بود و این کارها را در نمایشگاههای مختلف انفرادی و گروهی نمایش دادم و در رویدادهای متفاوت جوایزی را هم کسب کردم. این کار اتفاقهای خوبی به دنبال داشت اما در همان زمان نیز تنها به کار با سیمان اکتفا نمیکردم و کارهای متنوعی با توجه به شرایط زمان و مکان انجام میدادم. از ابتدا به طراحی علاقه زیادی داشتم و در هر موقعیتی حتی در تاکسی به طراحی میپرداختم. هنوز هم این علاقه به طراحی سر جای خود باقی است و در شرایط مختلف طراحی میکنم و برای کارهای بعدی اتود میزنم.
او درباره گرایش خود به طبیعت بیجان گفت: از زمان هنرستان برای آموزش نقاشی یا طراحی از طبیعت بیجان برای شروع کار استفاده میشود. در آن مرحله خلاقیت مهم نیست بلکه برای یاد گرفتن کار و آموزش تکنیکها و سبکها از طبیعت بیجان استفاده میشود. من هم تجربیات مختلفی از همان زمان داشتم و سبکهای متفاوت را روی طبیعت بیجان آزمودم. اما پس از پایان دوران تحصیل نیز علاقه من به طبیعت بیجان ادامه پیدا کرد زیرا آن زمان فضای فرهنگی جامعه بهگونهای نبود که درکی از نقاشی وجود داشته باشند و اگر به عنوان مثال یک اثر فیگوراتیو به دیوار نصب میکردیم برای همه عجیب بود که چرا این کار را انجام شده است و بیشتر به آن جبهه میگرفتند. بنابراین طبیعت بیجان سوژه خوبی بود که با واکنشهای منفی مواجه نمیشد و برای بیشتر افراد قابل پذیرش بود. من هم در هر شرایطی از طبیعت بیجان استفاده کردم و این موضوع در آثارم تداوم پیدا کرد. البته اتودهای این آثار همگی متعلق به حدود سال 43 هستند و بعد در طول چند سال با دخل و تصرف و به روز کردنشان، به مرور با سیمان اجرا شدند.
او درباره کارهای مشبک خود گفت: از سال ۶۴ به صورت جدی به کارهای مشبک پرداختم و هنوز هم در این زمینه کار میکنم. در این کارها مفاهیم مختلف مطرح میشود، از جمله مسئله زمان که سالهاست به آن پرداختهام و یا عناصر رمزی و نمادها که همیشه برایم مهم بوده و در بعضی از کارها آمدهاند. در بعضی از تابلوها المانهایی مانند دهان، دست و چشم دیده میشود که ماحصل سفری در دهه ۵۰ به هند است. آنجا یک نمایش آیینی و سنتی دیدم که ارتباط زیادی با فلسفه هند داشت و با خواندن ترجمه متنهای آن متوجه شدم که حرکات دست، چشم و دهان هر کدام معنی متفاوتی در کار دارد. هر حرکت گویای مفهوم زندگی بود و از همان زمان این عناصر در کارهایم وارد شد.
درهاکوپیان با اشاره به کارهایی که در آنها از خوشنویسی استفاده شده است گفت: در این آثار خط جایگاه دوم را دارد و آنچه مورد اهمیت است همان ایده اولیه کارها است. من سالها با اساتید خوشنویسی کار کردم اما خودم را هیچوقت خوشنویس ندانستم بلکه خوشنویسی به کار نقاشیام کمک میکند. واژه “پوچ” که در بعضی از تابلوها دیده میشود در مقطعی از زندگیام در همه یادداشتها و کارهایم وجود داشت. این واژه تنها به عنوان یک کلمه نیست بلکه برایم معنای حیاتی دارد. رمزهای مختلفی در این کلمه است، مانند عنصر هوا، سایه، صدا و… نه میتوانیم آن را لمس کنیم، نه به چنگ بیاوریم و نه ببینیم. مواجهه با هرکدام از این عناصر مرا به فکر مشغول میکند و در آثارم دیده میشود.
نمایشگاه آثار گارنیک درهاکوپیان تا 4 بهمن در گالری آریا برقرار است.