نقشه‌هایی برای سفر به پشتِ کوهِ قاف؛

نمایش گروهی، ۱۶ تا ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ از ساعت ۴ تا ۸ بعد از ظهر

روزی روزگاری، گرداگرد زمین را کوه بلندی فرا گرفته بود که بیشتر آن در میان آب بود. نامش اقف، جنسش از زمرد سبز و چنان مرتفع که از قلهاش تا آسامن، به قد اقمت یک انسان بود. چنانکه گویند رنگ آبیِ آسامنها از انعاکس نور خورشیدیست که هر روز از پشت این کوه طلوع میکند. از کوه اقف در افسانه ها، اشعار ، اساطیر ایرانی و متون اسالمی بسیار روایت شده است.
ایدههای موجود در این نامیشاگه، راهنامی مسیر و نقشههایی خیالی برای سفر به پشت ِ کوه اقف یا هامن دنیای نادیدهها هستند؛ سفری نامدین به دورترین نقطه ی جهان.
آثار حاضر ، از پردهها تا نامهها، آرشیوها ، تقویمها و سفرنامهها، به گونه ای به سنتهای قصهگویی زنانه اشاره دارند؛ سنتی هزار و یک شبی که هر روز با روایت یک داستان و با اصرار بر قصهگویی و تخیل کردن آنچه نمیبینیم، وقوع افجعه را به تعویق میاندازد و غیرممکنها را تصورپذیر میکند. هر پروژه عالوه بر چیدامن، شامل
دیگر فرمهای بصری ، شنیداری و یا اجرایی /اکراگهی ست، برخی از آثار پژوهشهایی همچنان در جریان هستند.


به کوشش: هلیا همدانی

اسامی هنرمندان:
تارا فاتحی و گلرخ نفیسی

مکان برگزاری: گالری آریا
۱۶ تا ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱

از ساعت ۴ تا ۸ بعد از ظهر

گالری روزهای شنبه تعطیل می‌باشد.

en_USEnglish