پرواز حجتی

گاهی مچاله می‌شویم در زهدان جهانی که بودمان بخشیده ولی هستیمان را برده. تنها می‌شویم، غوطه‌ور در خلاء‌ای که یاد‌آور آرامش از دست رفته‌ی...

گاهی مچاله می‌شویم در زهدان جهانی که بودمان بخشیده ولی هستیمان را برده.
تنها می‌شویم، غوطه‌ور در خلاء‌ای که یاد‌آور آرامش از دست رفته‌ی دوران جنینی است.
و گاهی در گوشه‌ای از این تنهایی صدایی می‌شنویم از سنگی، درختی، پرنده‌ای، جویی …که یادمان می‌آورد هنوز هستیم.

We sometimes find ourselves suffocated by the very world that has granted us existence but swallowed our being whole. We find ourselves alone, afloat in a void, reminiscent of the fetal calamity we have forever lost.
And sometimes, in a quiet corner of this sacred loneliness, there comes a sound from a rock, a tree, a bird, a river… reminding us that we are alive.

en_USEnglish